صفحات پاپ آپ

مشاهده صفحه جدید

Marde nabina


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : یک شنبه 1 اسفند 1389
بازدید : 932
نویسنده : ارمین

روزی مرد کوری روی پله های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود. روی تابلو نوشته بود: من کور هستم لطفا کمک کنید. روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه در داخل کلاه بود. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد.
عصر آنروز روزنامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است. مرد کور از صدای قدمهای او، خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته بگوید، که بر روی آن چه نوشته است؟ روزنامه نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد.
مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است، ولی روی تابلوی او نوشته شده بود:
امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم.



:: موضوعات مرتبط: دوست یابی , دوست پسر , دوست دختر , انواع تیکه انداختن به دخترها , انواع تیکه انداختن به پسرها , emo , ,
:: برچسب‌ها: Marde nabina ,
تاریخ : یک شنبه 1 اسفند 1389
بازدید : 853
نویسنده : ارمین

روزی مرد کوری روی پله های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود. روی تابلو نوشته بود: من کور هستم لطفا کمک کنید. روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه در داخل کلاه بود. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد.
عصر آنروز روزنامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است. مرد کور از صدای قدمهای او، خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته بگوید، که بر روی آن چه نوشته است؟ روزنامه نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد.
مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است، ولی روی تابلوی او نوشته شده بود:
امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم.



:: موضوعات مرتبط: دوست یابی , دوست پسر , دوست دختر , انواع تیکه انداختن به دخترها , انواع تیکه انداختن به پسرها , emo , ,
:: برچسب‌ها: Marde nabina ,
تاریخ : یک شنبه 1 اسفند 1389
بازدید : 962
نویسنده : ارمین

 

یکی بود یکی نبود . تو این دنیا نامرد یه دختر

نابینا بود که یک دوست پسر داشت .

دختر قصه‌ی ما دوست پسرش رو خیلی

دوست میداشت و همیشه بهش می‌گفت :

اگر من دوتا چشم داشتم برای همیشه با تو میموندم .

یک روز یکی پیدا شد و دوتا چشم های

خودش رو به دختر قصه‌ی ما داد .

دختر وقتی توانست دوست پسرش رو ببینه

فهمید دوست پسرش هم نابیناست .

دختر قصه‌ی ما که دیگه چشم داشت

و می‌توانست همه چیز رو ببینه برگشت

و به پسر گفت دیگه از پیش من برو .

پسر وقتی داشت می‌رفت لبخند تلخی زد

و گفت : مواظب چشم های من باش .



:: موضوعات مرتبط: دوست یابی , دوست پسر , دوست دختر , انواع تیکه انداختن به دخترها , انواع تیکه انداختن به پسرها , emo , ,
:: برچسب‌ها: Dokhtare Nabina ,
تاریخ : یک شنبه 1 اسفند 1389
بازدید : 1149
نویسنده : ارمین

وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو "داداشی" صدا می کرد .

dar edame matlab.................



:: موضوعات مرتبط: اموزش دوستی , دختر , پسر , اس ام اس , دوست یابی , دوست پسر , دوست دختر , انواع تیکه انداختن به دخترها , انواع تیکه انداختن به پسرها , emo , ,
:: برچسب‌ها: وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو "داداشی" صدا می کرد , ,
تاریخ : یک شنبه 1 اسفند 1389
بازدید : 1089
نویسنده : ارمین

می دونی...دوست داشتم الان پیشم بودی...مثه قدیما...

دستتو می کشیدی روی سرم...بوسم می کردی...بهم می گفتی خیلی ناز شدی...

اما الان خیلی تنها شدم...اخه دیگه پیشم نیستی...

یادته به هم قول دادیم که هیچ وقت از هم جدا نشیم؟!...

اما تو از پیشم رفتی...واسه همیشه...کاشکی توو نگاه اخر اشکو توو چشمام می دیدی...

هیچ وقت اون نگاه از یادم نمیره...یک نگاه معصومانه...

الان که دارم این نامه می نویسم روی تخت بیمارستانم...

می خوام قلبمو بدم به یک نفر...یکی که واسم خیلی مهمه...

اون کس تو هستی...شنیدم که به یک قلب احتیاج داری...

منم برای اینکه ثابت کنم هنوزم دوست دارم...می خوام قلبمو به تو هدیه کنم...

وقتی بهوش اومدی من واسه همیشه رفتم...از قلبم خوب مواظبت کن گلم...دوست دارم



:: موضوعات مرتبط: عکس , اموزش دوستی , دختر , پسر , اس ام اس , اس ام اس عاشقانه , اس ام اس خنده دار , دوست یابی , دوست پسر , دوست دختر , انواع تیکه انداختن به دخترها , انواع تیکه انداختن به پسرها , emo , ,
:: برچسب‌ها: I Love You ,
تاریخ : یک شنبه 1 اسفند 1389
بازدید : 1251
نویسنده : ارمین
تاریخ : یک شنبه 1 اسفند 1389
بازدید : 1242
نویسنده : ارمین
 مردی که همسر خود را در حال خیاتت دید...عکس!

__________________
آدم به زمين آمد اين حادثه رويا نيست

اين فرصت بي تكرار عشق است معما نيست

برای دیدن عکس با کیفیت بالا کلیک کنید در ادامه مطلب



:: موضوعات مرتبط: اموزش دوستی , دختر , پسر , دوست یابی , دوست پسر , دوست دختر , انواع تیکه انداختن به دخترها , انواع تیکه انداختن به پسرها , چت روم این سایت , ,
:: برچسب‌ها: مردی که همسر خود را در حال خیاتت دید , , , عکس! ,
تاریخ : شنبه 30 بهمن 1389
بازدید : 1046
نویسنده : ارمین

 انواع و شخصیت دختر ها( فشن و خفن ) 

 انواع و شخصیت دختر ها( فشن و خفن )



:: موضوعات مرتبط: اموزش دوستی , دختر , پسر , دوست یابی , دوست پسر , دوست دختر , انواع تیکه انداختن به دخترها , انواع تیکه انداختن به پسرها , ,
:: برچسب‌ها: انواع و شخصیت دختر ها( فشن و خفن ) ,
بزرگترین سایت برنامه های کمیاب عکس موبایل دانلود طنز کامپیوتر

فکر میکنید مردم در اینترنت دنبال چه چیزهای میگردن

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نیلوفر کمیاب و آدرس kamyab1.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com